همیشه یکی از فعالیتهایی که در جلسات انتخاب رشته و هدایت تحصیلی خیلی محبوب است برگزار کردن آزمونهای شخصیت شناسی و یا هوشهای چندگانه است.
صحبت در مورد این تستها و کارا بودن یا نبودنشان همیشه مورد بحث بوده است اما در اینجا تمایل داریم مقداری در مورد کارکرد کلی این گونه تستها صحبت کنیم و البته محور بحثمان را تست MBTI قرار خواهیم داد.
تست MBTI تست ابداع شده توسط ایزابل مایرز(Isabel Myers) و مادرش کاترین بریگز(Katherine Briggs) است که در زمان کار کردنشان روی «تئوری انواع شخصیت» کارل یونگ معرفی شد.
این تست یک تست شخصیتشناسی معروف(شاید هم معروفترین تست شخصیتشناسی) هست که علاوه بر (ادعای) کمک به شما در شناخت شخصیتتان، یک سری ایدهها و پیشنهادات و پیش بینیها هم در مورد نقاط قوت و ضعف شخصیتی، شغل مناسب شما، سبک ارتباطیتان در روابط دوستانه و عاشقانه، رفتارهایتان بعد از پدر و مادر شدن، عادتهایی که در محل کار دارید، نحوه گذراندن اوقات فراغت و… به شما ارائه میکند.
البته که نیّت پشت این تست و دیگر تستهای شخصیتشناسی خیر است و هدف این است که کسی که این تست را می دهد، بتواند خودش، علایق و نقاط قوت و ضعفش و… را بهتر و بیشتر بشناسد و از همین طریق به فعالیتها و مشاغلی مشغول شود که برایش مناسب هستند و به حس خوب و رضایت و پیشرفتش کمک میکنند.
اما این تست همانند دیگر تستهای شخصیتشناسی و استعدادیابی و خودشناسی و… که ممکن است با آنها مواجه شوید و امتحانشان کنید، قرار نیست همهچیز را در مورد شخصیت شما بگویند؛ و همین چیزهایی هم که الان درموردتان میگویند همیشه و همهجا درست نیست و درست هم نخواهد بود.
به عنوان مثال خود من به عنوان نگارنده این مطلب، در سال اوّل دانشگاه که همین تست را در سایت www.16personalities.com دادم، تیپ شخصیتیِ ISTJ برای من در نظر گرفته شد. اما همین چند روز پیش که خواستم این مطلب را در مورد تست MBTI را بنویسم، مجدد تست دادم و این دفعه نتیجه ENTP بود!
به همین خاطر باید با نگاهی نقادانه به اعتبار و صحتِ این تست ها نگاه کنید.
و یا حتی در مورد بقیه دوستانم هم زیاد پیش آمده است که سالی یک بار دچار تغییر و دگردیسی شخصیتی می شوند و این تست ابدا یک تیپ یکسان را برای شما در طول عمرتان تعیین نخواهد کرد.
حتی به قول یکی از دوستان که به مزاح مدعی بود همینکه شما گرسنه و خسته باشید یا پرانرژی در نتیجه تستهای شخصیت اثر دارد.
اما چرا این قدر ممکن است نتایج این تست در زمانهای مختلف تغییر کند؟
اوّلین دلیل همانطور که مشخص هست، این است که ما انسان هستیم!
و انسان بودن هم همراه است با تغییر.
ما مدام تغییر میکنیم. من و شما با تکتکِ دوستان جدیدی که پیدا میکنیم، تکتک مطالب تازهای که میخوانیم و تکتک فیلمهایی که میبینیم و با آنها به فکر فرو میرویم، یک سری ارتباطات جدید در مغزمان شکل میگیرد که همین ارتباطات جدید، بیانگر تغییر در ما هستند. یعنی مغزِ من، قبل و بعد از نوشتن یا خواندن همین مطلب هم تغییر میکند و این کاملاً نرمال و طبیعی است.
مطمئناً خودتان هم اگر به افکار و رفتارهای گذشتهتان فکر کنید و آنها را همین الان مرور کنید، متوجه تغییرات جزئی؛ و چندین مورد هم تغییرات اساسی در دیدگاهها و عقایدتان نسبت به سال گذشته میشوید.
دلیل دوم این است که ما معمولاً چیزی که میخواهیم باشیم را در گزینهها میزنیم نه چیزی که هستیم.
از طرفی ممکن است در لحظهای که در حال تست دادن هستیم، اینطور فکر کنیم چیزی که میخواهیم باشیم، همان چیزی است که واقعاً هستیم؛ و جالبتر اینکه معمولا نمیتوانیم این تفکرِ Manipulative و دستکاری شده را تشخیص دهیم. ناخواسته در دامش میافتیم.
مثلاً من خیلی دوست دارم کسی باشم که صراحت و قاطعیت بالایی در برخورد با دیگران دارم و از حق و حقوقم دفاع کنم؛ اما حقیقتاً آدمی هستم که با سهلانگاری در برخورد با دیگران، اجازه میدهم که گاهی از من سوءاستفاده شود و عزت نفسم پایمال شود. اما در این تست یا هر تست دیگری که در مورد صراحت و قاطعیت از من سوال میپرسد، شاید وسوسه شوم به اینکه بنویسم صراحت و قاطعیت دارم و نمیگذارم کسی حقم را پایمال کند!
دلیل سوم را بگذارید با استناد به یک پژوهش علمی توضیح بدهم: دانشمندان متوجه شدهاند که شیوه تصمیم گیری انسان در شرایط مختلف فیزیکی و روانی مثل زمانی که مثانه شما پر است یا گرسنه هستید، یا زمانی که تحت تاثیر استرس یا سوگ هستید بسیار تغییر میکند.
به همین پشتوانه و به عنوان یک مثال، توصیه میشود که اگر میخواهید برای خانه از یک فروشگاه خرید کنید، با شکم خالی و درحالت گرسنگی به خرید نروید. چون معمولا علاوه بر چیزهایی که به آنها نیاز داشتید، چیزهایی را میخرید که به آنها نیاز ندارید و صرفاً در لحظهی خرید هوس کردهاید.
یا میگویند همیشه قبل از امتحان مدرسه یا دانشگاه، مثانهتان خالی باشد و نه خیلی سیر باشید و نه خیلی گرسنه. چون بر عملکرد مغز و سیستم تفکر و تصمیمگیریتان تاثیرات قابل توجهی میگذارد.
علاوه بر این سه دلیل، دلایل دیگری هم هست که چرا نمیتوان خیلی به این گونه تستها خصوصا در تصمیم گیری برای موضوع مهمی همچون مسیر شغلی اعتماد کرد و برنامهی زندگی را بر اساس آنها چید.
حالا که این قدر از نقاط کورِ تستهای شخصیت شناسی حرف زدیم، ممکن است از خودتان بپرسید که پس این تستها به چه دردی میخورند؟!
جواب این است که به درد می خورند؛ اما در حد یک تست که بخشی از وجودتان را با آن بسنجید و کمی بشناسید.
زندگی واقعی و پیدا کردن علایق و سلایق و نقاط قوت و ضعف، کاری نیست که توسط یک تست نیم ساعته تکلیفش معلوم شود.
زندگی واقعی را باید تجربه کرد. زندگی واقعی جواب سرراست ندارد و هیچ تست و آزمونی نمیتواند در مسیر خودشناسی شما و پیدا کردن شغل و رشته مورد علاقهتان معجزه کند.
پس با یک انتظار و توقعی واقع بینانه به سراغ تست شخصیت شناسی MBTI بروید و نه از این تست و نه از هیچ تست دیگری توقع معجزه و رسم مسیر زندگیتان در نیم ساعت را نداشته باشید.
تستها را امتحان کنید، درمورد چیزهایی که درموردتان میگویند فکر کنید و به تجربیات گذشتهتان بیندیشید. در نهایت تجربه کنید، تجربه کنید و تجربه کنید. ما خودمان را با تجربیاتمان میشناسیم نه با چیزهایی که تستها درموردمان میگویند.
و در نهایت این نکته را همیشه به خاطر داشته باشید که هیچ تست همه چیزدانی برای طراحی زندگی و کشف مسیر نیست.
نه تنها تست شخصیت شناسی MBTI که حتی تست های سنجش هوش اوکانر، گاردنر و کلیفتون نیز هیچ کدام موجود پیچیدهای مثل انسان را مدل سازی نمیکنند.
ما نهایتا از تستهای مختلفی استفاده میکنیم و نامگذاری استعدادهای مختلف را یاد میگیریم و با آنها آشنا میشویم تا به شناخت بهتری از شرایط فعلی خودمان دست یابیم اما هیچ کدام برای طراحی مسیر شغلی کافی نیستند و موضوعات و چالشهای بسیار مهمتری هستند که باید در این مسیر بررسی شوند.
میزون باشین و موفق 🌱
محمد حسام سوف باف سرجمعی، سید مجتبی سید محسنی
گروه مشاوره تحصیلی فارانیوم❤️