احتمالاً همهی انسانهایی که در شغل مورد علاقهی خود مشغول به کار هستند، هرازگاهی به شغلهای دیگری که میتوانستند در آنجا نیز بدرخشند فکر میکنند. بخشی از این اتفاق به دلیل طبیعت تنوعطلب ما است، بخشی دیگر به دلیل کمالگرایی و بخش عمده آن نیز به دلیل این است که ما حقیقتاً در مشاغل بسیاری استعداد داریم که محدودیت عمر اجازه پرداختن به آنها را به ما نمیدهد.
بنابراین، فکر کردن به شغلهای دیگر درعین داشتن شغل موردعلاقه، به هیچعنوان نشانه بیتعهدی شما نیست. درواقع، ما فراتر از آن چیزی هستیم که در دنیای شغلها مجال بروزش را مییابیم و مدل بازار کار، ما را مجبور میکند تا فقط یک جنبه وجودی خود را به نمایش بگذاریم.
بهویژه در بازار کار امروزی، ما برای موفقیت چارهای جز متخصص شدن در یک حرفه نداریم. بنابراین، با در نظر گرفتن استعدادها و تواناییهای متعددی که دارید، درنهایت باید بهرهبرداری از یکی از آنها برایتان اولویت داشته باشد.
نباید به دنبال یک شغل ایدهآل و بینقص باشید؛ زیرا چنین شغلی وجود ندارد. ما هم گشتیم نبود نگردید که نیست. فقط الکی خودتان را گول می زنید.
بنابراین، هدف شما باید پیدا کردن یک شغل به قدر کافی خوب باشد؛ یعنی شغلی که دارای طیف کاملی از نقایص معمولی است، گاهی اوقات حوصلهتان را سر میبرد، جنبههای پرزحمت و مأیوسکننده دارد، گاهی اضطرابآور است، گاهی مجبورتان میکند مورد قضاوت کسانی قرار بگیرید که نظرشان هیچ ارزشی برایتان ندارد و از طرف دیگر دارای طیف کاملی از ویژگیهای خوب و لذتبخش است؛ گاهی واقعاً از انجام دادن کارتان هیجانزده میشوید، به تلاشهای بیدریغ شما توجه میشود و پاداش میگیرید، دوستان خوبی پیدا میکنید، کسانی که هدف مشترکی با شما دارند و…
این تمرین ها را حتما انجام دهید:
- تصور کنید میخواهید با کسی که در شغل موردعلاقه و موردنظر شما مشغول به کار است مصاحبهای انجام دهید.
- چه سؤالاتی از او میپرسید؟ این سؤالات نشان میدهند که واقعاً چه چیزهایی در آن شغل برای شما مهم است. ممکن است بپرسید «از درآمدت راضی هستی؟/ آیا هیچوقت سرکار حوصلهات سر رفته؟/ بعد از زمان کاری، ذهنت چقدر درگیر کار باقی میماند؟/ این شغل چقدر جای پیشرفت دارد؟/ و …
- فکر میکنید پاسخ طرف مقابل شما به این سؤالات چه باشد؟ برای یافتن پاسخهای واقعی میتوانید تحقیق و پرسوجو کنید و یا این مصاحبه را بهطور واقعی با یک نفر انجام دهید.
خطاهای متداول در انتخاب شغل:
روی یک شغل خاص گیر نکنید. ممکن است بر اساس ایدهی اسطورهی رسالت که قبل تر مطرح کردیم، فکر کنید که موفقیت و خوشبختی شما در گرو دستیابی به یک شغل خاص است. در حالی که این تصور از موفقیت به هیچ عنوان واقع بینانه نیست. در این دام نیفتید که فکر کنید خوشبختی شما فقط در گرو یک شغل است. آن هم شغلی که در هجده سالگی انتخاب کردهاید.
در راستای این موضوع می توانید این دو تمرین را انجام دهید:
تمرین اول
- ویژگیهای شغلی را که روی آن کلید کردهاید و با تمام ضررهایی که بهتان میرساند هنوز به دنبال آن هستید بنویسید. سپس با تحقیق و فکر کردن، شغلهای دیگری را که دارای این ویژگیها هستند بیابید.
تمرین دوم
- صنایع، شرکتها و مشاغل گوناگونی را در نظر بگیرید؛ درباره آنها تحقیق کنید و خروجیای که دارند را بررسی کنید. خروجی کدام شغلها موردعلاقهی شما است؟
- حال به ورودیهایی که شغلهای مورد نظرتان نیاز دارند فکر کنید. ورودی کدام شغل مطابق با توانمندیهای شما است؟
میزون باشین و موفق 🌱
سیدمجتبی سید محسنی
گروه مشاوره تحصیلی فارانیوم❤️